ژاپن موزیک
ترسناک
کسی که خیالتو پر کنه دنیاتو نه
ترسناک ترین ادم زندگیت میشه
گاهی خیال میکنم
گاهی خیال میکنم از من بریده ای
بهترز من ای دلت بر گزیده ای،؟
از خود سوال میکنم ایا چه کرده ام
در فکر فرو میروم از من چه دیده ای،
فرصت نمی دهی که کمی دردو دل کنم
گویا از این ممونه مکرر شنیده ای
از من عبور میکنی و دم نمیزنی
تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای
یک روز میرسد که در آغوش گیرمت
هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای
چرا،؟!!!
میگفتی
به اندازه جانم
دوستت دارم
باور میکردم یا نه
من به جهنم ......
بگو چرا از جانت
سیر شده بودی،؟،؟،
نگرانم.!!!!
احساس سرد و سر سر ات را نخواستم
احساس سرد و سر سری ات را نخواستم
در خاطرم شناوری ات را نخاسستم
با سایه عزیز خودم حرف میزنم
من یوسفم برادری ات را نخاستم
پس هی نیا که در شب من درد و دل کنی
لازم نکرده دلبری ات را نخواستم
انقدر دوری تو داده عذابم که نگو
انقدر بی تو مست و خرابم که نگو
انقدر دوری تو
داده عدذایم که نگو
مثل یک پیچک
غمگین شده از رفتن تو
تا بیای همه جا در تب و تابم که نگو
نشسته ام وسط عاشقانه ای بی رحم
نشسته ام وسط عاشقانه ای بی رحم
و خیره ام به شروع ترانه ای بی رحم
هنوز متهمم که تورا نفهمیدم
و پایند تو هستم به خانه ای بی رحم
همیشه اشک چیکده میان قلبم تا
نلرزد اینه بغض چانه ای بی رحم
هنوز هم که هنوز است عاشقت هستم
جواب عشق من اما بها نه ای بی رحم
تمام بی کسیم بی اراده می گیرد
بر استخوان پر از درد شا نه ای بی رحم
ببین که سوختم از لحظه های تبدارت
و مانده ام ته جیب زمانه ای بی رحم
حال من خوب است اما با تو بهتر میشوم
حال من خوب است اما با تو بهتر میشوم
اخ ........تا میبینمت یک جور دیگر میشوم
با تو حس شعر در من بیشتر گل میکند
یاسم و باران که میبارد معطر میشوم
در لباس ابی از من بیشتر دل میبری
اسمان وقتی که میپووشی کبوتر میشوم
انقدر ها مرد هستم تا بمانم پای تو
میتوانم مایه گهگاه دلگرمی شوم
میل میل توست اما بی تو باور کن که من
در هجوم باد های سرد پر پر میشوم
دلتنگ ...
دلتنگم نه دل تنگ تو ....
دلتنگ اینکه یه روز هوامو داشتی...
دلتنگ اینکه هر لحظه به یادم بودی ....
دلتنگ هر لحطه شنیدن صدات ....
دلتنگ تا صبح بیدار موندنت.فقط به خاطر اینکه دل من گرفته....
دلتنگ اینکه اسممو سوالی صدا کنی....
دیدی من که دلتنگ تو نیستم ...
حالا بگو
روزی قرار شد برسیم اخرش به هم
حالا بگو پس از نرسیدن قرار چیست ،؟،؟
با تو ام عشقم قسم خوردهی پنهانی من
با تو ام عشق قسم خورده ی پنهانی من
با تو ام بی خبر از حال پریشنانی من
با توام لعنتی خالی از احساس بفهم
بی قرارت شده ام شاعره خاص بفهم
خیلی وقته.......
خیلی وقته که
کسی نگرانم نمیشه
درست از وقتی که توورفتی ....
دلت که میگیرد ،
دلگیرم
دلگیرم
دلم گرفته است یا دلگیرم
یا شایدهم دلم گیر است نمیدانم.....
اصلا هیچ وقت فرق بین اینها را نفهمیدم
فقط میدانم دلم یک جوری میشود
دلم که اینطور میشود غصه های خود که هیچ
غصه های همه دنیا میشود غصه من
کاش...
حکایت ما آدم ها
حکایت کفشاییه که
اگه جفت نباشند
هر کدومشون
هر چقدر شیک باشند
هر چقدر هم نو باشند
تا همیشه
لنگه به لنگه اند
کاش
این همه آدمای لنگه به لنگه زیر این سقف ها
به اجبار ، خودشون رو جفت نشون نمی دادند . . . !
احساس عشـــق
احساس عشـــق نســبت به دیـــگران ،
هرگـــز به ما لطــــمه نمیـــزند !
ایــن انتظـــــار ِ عـــشــق از دیگــــران اســت
کـــه روح مـــا را زخمـــی میکــند
پس بی انتظار از دیگران عشق بورزیم
دیگر تو را میان غزل گم نمیکنم
دیگر تو را میان غزل گم نمیکنم
تا دارمت نگاه به مردم نمیکنم
در گیر و دارتلخ رسیدن به درد عشق
حتی به جان خیش ترحم نمیکنم
این فصل پا به ماه غمی ژرف گونه بود
هرگز به این بهار تبسم نمیکنم
من در بهشت عشق توادم شدم ولی
خود را خراب خوردن گندم نمیکنم
ای بهترین بهانه برای نمردنم
دیگر تورا میان غزل گم نمیکنم
هی روزگار . . .
دوست هم دوستای قدیم دیگر نه باز با باز است . . .
نه کبوتر با کبوتر !
این روزها زاغ هم برای مرغ عشق . . .
لاف عاشقی می زند !
هی روزگار . . .
بی تفاوت باش . . .
بی تفاوت باش . . .
به جهنم . . .
مگر دریا مُرد از بی بارانی ؟!
این روزها ،
این روزها ،
حالم همچون دایره ای می ماند ،
که هیچ گوشه ای ،
برایش دنج نیست . .